می زند باران به شیشه...
❤ρєѕαяє тαηнα❤
تا ابد دوست دارم تنها بهانه ی زندگی...
 
مي زند باران به شيشه شيشه اما سرد و سنگين

بي تفاوت.سرد و خاموش شايد از يک قصه غمگين

شيشه در اوج سپیدي خسته از دلواپسي ها

من نشسته گنگ و مبهم مي رسم تا عمق رويا

آسمان همچو دل من خيس خيس از بي وفايي

بر لبم نام تو دارم اي بهار من کجايي؟

تا به کي چون شيشه ماندن در نگاه قاب تقدير

من همه ميل رسيدن دل ولي بسته به زنجير

آمدم تا چشمهايت در دلم عشقي بکارد

تو ولي گفتي که برگرد شيشه احساسي ندارد

مي زند باران هنوز ..آه اين چنين غم در دل کيست؟؟

دست من بر شيشه لغزيد شيشه هم با بغض بگريست...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب:, | | MohammadReza |